پژوهشهای یک سگ
مقایسهی سه ترجمهی یکی از داستانهای فرانتس کافکا
تقدیم به: هدایت، قائمیان، بهزاد، حداد، جمادی، طاهری، مقدادی، اعلم، افتخاری، اسلامیه
و
همهی آنهایی که ما را با کافکا آشنا کردند
در میان ترجمههایی که از آثار فرانتس کافکا به فارسی ارائه شده است، کار چند مترجم بیشتر از بقیه قابل اعتناست؛ که از میان آنها کار دو مترجم زیر را برگزیدهام برای یک مقایسه: 1. علی اصغر حداد؛ 2. سیاوش جمادی
البته حداد حجم بسیار بیشتری از آثار کافکا را نسبت به جمادی ترجمه کرده است. اما آنچه وجه مشترک کار این دو مترجم است، که در کار خیلی از مترجمهای اسم و رسم درکردهی دیگر وجود ندارد این است که:
اولاً: هم حداد و هم جمادی آثار کافکا را از روی اصل آلمانی ترجمه کردهاند؛ برخلاف کسانی چون صادق هدایت و امیرجلالالدین اعلم و فرزانه طاهری و ... که از روی برگردانهای فرانسوی و انگلیسی این کار را کردهاند. (البته فرامرز بهزاد هم آنچه از و دربارهی کافکا به فارسی ترجمه کرده همه از آلمانی ترجمه کرده است، مثل گفتگو با کافکا، پزشک دهکده، و ... )
در ثانی این دو مترجم، هم وقت زیادی را ـ به گواهی آثارشان ـ به تأمل روی نوشتههای کافکا اختصاص دادهاند و هم به غیر از کافکا روی آثار دیگر نویسندگان و اندیشمندان آلمانی فراوان کار کردهاند و کتابهای مهم دیگری از آلمانی به فارسی درآوردهاند. ویژگیای که دیگر مترجمان آثار کافکا ـ تا آنجا که من میدانم ـ فاقد آن هستند.
از اینها گذشته زبان ترجمههای این دو مترجم، بسیار خوب و خواندنی و مقبول است. برخلاف زبان کسی چون جلالالدین اعلم که کاملاً خواننده را میرماند و میگریزاند و هیچ زیبایی و فخامت و روانی و کششی ندارد و سرشار است از بازیهای سرهگرایانه و کوچهبازاری، زبان ترجمهی این دو مترجم به گونهای است که موقع خواندن متوجه ترجمه بودن متن نمیشوید.
البته نیاز به توضیح نیست که زبان این دو مترجم با یکدیگر تفاوتهای بسیاری دارد، اما هر یک در نوع و جایگاه خود، بسنده و رسا و پرتوانند. و شاید خواست این نوشته هم تا حدودی بررسی همین تفاوت است.
علی اصغر حداد تمام داستانهای کوتاه کافکا را به فارسی برگردانده و افزون بر این، رمان ناتمام محاکمه را منتشر کرده است.
سیاوش جمادی به غیر از این که دو کتاب دربارهی کافکا تألیف کرده (یک. یادبود ایوب در جهان کافکا، نشر قطره، 1379 // دو. سیری در جهان کافکا، نشر ققنوس، 1382)، شماری از داستانهای کوتاه و کلمات قصار (گزینگویههای) کافکا را هم به پیوست کتاب یادبود ایوب ... ترجمه کرده است. افزون بر اینها کتاب نامههای کافکا به میلنا را هم ترجمه کرده است (نامههایی به میلنا، نشر شادگان، 1382).
من ترجمهی دو مترجم را از داستان «پژوهشهای یک سگ» شاید بیشتر برای دل خودم ـ تا آداب ترجمه را بهتر و بیشتر بیآموزم ـ با هم و سپس با ترجمهی انگلیسی Willa and Edwin Muir تطبیق دادم و آنچه در پی میآید، نتیجهی این کار است. از آنجا که آلمانی نمیدانم، (دست ما کوتاه و خرما بر نخیل!) آشکار است که نمیتوانستهام ترجمهها را با اصل آلمانی بسنجم. و سنجش این دو ترجمه با انگلیسی هم به معنای این نیست که برگردان انگلیسی را با اصل آلمانی برابر دانستهام؛ بلکه در واقع این کار را می توان مقایسهای میان سه ترجمه از آثار کافکا دانست: دو تا به فارسی یکی به انگلیسی.
اختلافها و کم و کاستها گاه فراوان و عمده بود و گاه بسیار اندک و قابل چشمپوشی؛ از میان آنها مواردی که برجستهتر بود ارائه میشود.
جدای از نکتههای زیر، آنچه شایستهی یاد کردن است، برابری تقریباً صددرصدی ترجمهی حداد است با ترجمهی انگلیسی از نظر بندها یا پاراگرافبندی. اغلب، بندهای داستان بسیار بلند و گاه چندین صفحه هستند. اما در ترجمهی جمادی بندها تغییر کرده و همگی کوتاهتر شدهاند.
مشخصات متنهای مورد استفاده در پانوشت آمده است.
شمارههای داخل کمان ( ) اشاره به این کتابها دارد. به جای نام مترجمان انگلیسی تنها «انگلیسی» گذاشتهام، و برای مترجمان فارسی هم تنها نام خانوادگی را آوردهام.
در ضمن من دو یادداشت بسیار کوتاه دربارهی این دو مترجم (علی اصغر حداد و سیاوش جمادی) در ویکیپدیا نوشتم. امید است که دیگران بر آن بیفزایند.
.............................................................................
1. جمادی جملهای افزوده دارد که در انگلیسی و حداد نیست.
جملهی افزوده: اما از این که بگذریم، مانع نمیشدند که مال خود را با دیگران قسمت نکنم. (217)
2. جمادی افزوده دارد؛ انگلیسی و حداد برابرند.
جمادی: تحقیقات ناچیز، ناپخته و نومیدانه و در عین حال تحقیقاتی که برای من گریزناپذیر و ضرور است. (218)
حداد: خردهپژوهشهای نومیدانهای که دلکندن از آنها برایم مقدور نیست. (476)
انگلیسی: indispensable little investigations (146)
جمادی هم افزوده دارد و هم ایجاز دو ترجمهی دیگر را ندارد.
3. جمادی افزوده دارد، انگلیسی و حداد برابرند:
افزوده: چرا که هر چه باشد همین تحقیقات شاید دلم را به امیدی نهانی خوش کنند. (218)
4. جمادی: هنوز میتوانم دورادور امت خود را به خاطر بیاورم (218)
حداد: همنوعان خود را همچنان از دور نظاره می کنم (476)
انگلیسی: (146) I have not lost sight of my people
جمادی با دو ترجمهی دیگر متفاوت است.
5. جمادی: هنوز اخباری که از آنها میرسد بر من تأثیر میگذارد، هرچند که این اخبار هم رفتهرفته واقعاً تکراری میشوند و گهگاه هم از حال و وضع خودم به آنها خبر میسانم. (218)
حداد: اغلب از آنها اخباری به گوشم میرسد و خود نیز گاهی برای آنها پیغامی میفرستم. (476)
انگلیسی: news often penetrates to me, and now and then I even let news of myself reach them. (146)
دو جملهای که در جمادی تیره کردهام، در حداد و انگلیسی نیستند.
6. جمادی: سگهای دیگر نسبت به من حرمت و حرفشنوی دارند. (218)
حداد: رفتارشان با من محترمانه است. (476)
انگلیسی: The others treat me with respect (146)
جمادی قسمت تیره را افزوده دارد.
7. جمادی: امت سگان در کل صفاتی مخصوص به خود دارند. (218)
حداد: سگها چه موجودات خوشبختی هستند. (476)
انگلیسی: I see that dogdom is in every way a marvelous institution (146)
جمادی با دو ترجمهی دیگر متفاوت است. گرچه در ترجمهی حداد هم معادلی برای in every way که جمادی «در کل» گذاشته، وجود ندارد.
8. جمادی چند جمله افزوده دارد:
«یا بخت یار شود و لقمهی دندانگیری در بساط آنها پیدا شود. (اتفاقی که خیلی بعید است).» (219)
که در حداد و انگلیسی نیست.
9. جمادی: آنها را فراموش کرده یا اصلاً کشف نکردهام. (219)
حداد: از یاد بردهام، (476)
انگلیسی: I have forgotten (147)
جمادی جملهی تیره را افزوده دارد.
10. جمادی: اما حالا روی دیگر سکه را تماشا کنید. (219)
حداد: ولی برعکس. (477)
انگلیسی: But now consider the other side of the picture. (147)
ترجمهی جمادی کاملاً با انگلیسی برابر است.
11. جمادی: همسایهی بغلدستی (220)
حداد: دیگری (477)
انگلیسی: canine neighbors (147)
جمادی با انگلیسی تقریباً یکسانند و حداد متفاوت است.
12. جمادی جملهی زیر را ندارد ولی حداد و انگلیسی دارند و با هم برابرند:
حداد: چرا مانند دیگران کنار قوم و قبیلهی خود در صلح وصفا به سر نمیبرم، (477)
انگلیسی: (147)... Why do I not do as the others: live in harmony with my people and
13. حداد جملهی معترضهی زیر را ندارد، جمادی و انگلیسی هم اندک تفاوتی دارند:
جمادی: ـ با قدرتی که بیتردید در اغلب موارد مقاومتناپذیر است ـ (220)
انگلیسی: as though by sheer force (147)
14. جمادی جملهی درازی دارد که در حداد و انگلیسی در چند کلمه است و آن هم به گونهای دیگر:
جمادی: این احساس ناراحتی خاص من، یک جور ناراحتی که هرگز به طور کلی تخفیف پیدا نمیکند ـ اوّلین بار در روزگار نوجوانی در پی نشانههایی چند آغاز شد که در آن میان یک اتفاق جای خاص خود را داشت. (220)
حداد: از دوران نوجوانی خود خاطرهای را به یاد میآورم. (477)
انگلیسی: I can recall an incident in my youth; (147)
حداد و انگلیسی هم تقریباً برابرند به جز آنکه معنای جملهی انگلیسی تقریباً این است:
از روزگار نوجوانی رویدادی را به یاد میآورم.
15. جمادی: هنوز تولهسگ خیلی جوانی ـ تقریباً در پایان دوران پسری ـ بودم. (220)
حداد: سگی بودم کم سن و سال. (477)
انگلیسی: I was still quite a puppy (147)
جملهی معترضهی جمادی افزون از دو ترجمهی دیگر است.
16. جمادی: تا اینکه در حقیقت آن ماجرای استثنایی رخ داد که گویی ... (220)
حداد: سپس رویدادی استثنایی موجب شد ... (477)
انگلیسی: ...and presently something actually did happen, something so extraordinary that… (147)
همه با هم تفاوت دارند، اما نکته در اینجاست که در جمادی "ماجرا" معرفه یا شناخته شده است حال آنکه در دو ترجمهی دیگر ناشناخته است.
17. حداد قید «به حکم تصادف» را در جملهی زیر آورده که در دو ترجمهی دیگر نیست:
حداد: داستان از این قرار بود که به حکم تصادف به دستهی کوچکی از سگها برخوردم. (478)
18. جمادی: به پیش و پس سرسره میخوردند، (222)
حداد: اشکال چنبرهمانندی به وجود میآوردند (478)
انگلیسی: and going through complicated concerted evolutions (148)
هر سه با هم متفاوتند اما حداد و انگلیسی به هم نزدیکند.
19. جمادی: حضورشان با هیاهویی همراه بود که بهراستی درهمترین هیاهوی عالم بود، (222)
حداد: سروصدایی که همراهیشان میکرد شک و تردید برمیانگیخت، (479)
انگلیسی: and although I was profoundly confused by the sounds that accompanied them (148)
دو ترجمهی فارسی هریک از جهتی شبیه انگلیسیاند و از جهتی دیگر متفاوت. شاید ترجمهی انگلیسی هم چنین چیزی شود:
گرچه من از سروصدایی که همراه آنها بود بهکلی گیج شده بودم
20. جمادی: آیا ممکن بود که آنها اصلاً سگ نباشند؟ (224)
حداد: چه بسا آنها اصلاً سگ نبودند؟ ولی چگونه ممکن بود سگ نباشند؟ (480)
انگلیسی: Perhaps they were not dogs at all? But how should they not be dogs? (148)
جمادی به جای دو جمله، تقریباً مفهوم را در یک جمله گنجانده است.
21. جمادی: آنها راست راست از پشت هم بالا میرفتند. (225)
حداد: پاهای جلویی را بلند میکردند و روی پاهای عقبی راه میرفتند. (481)
انگلیسی: they were walking on their hind legs. (149)
جمادی متفاوت است و انگلیسی هم ترجمهی دقیقترش میتواند چنین چیزی باشد:
ـ روی پاهای عقبشان راه میرفتند
22. جمادی: بچه هر کاری هم بکند، کسی آن را قبول نمیکند، (228)
حداد: بچهها را به خاطر هر عملی سرزنش میکنند، (483)
انگلیسی: Now children are blamed for all they do (150)
جمادی با دو ترجمهی دیگر متفاوت است.
23. جمادی: ... و تا امروز هم قدمی پیشتر برنداشتهام. (228)
حداد و انگلیسی این جمله را ندارند.
24. جمادی: این پرسش موضوع اصلی همهی تفکرات ماست. (229)
انگلیسی: it is the chief object of all our meditation (150)
حداد این جمله را ندارد.
25. جمادی: در این دانش پیوسته قسمتهایی از حکمت کهن که مدتها از پیدایش آنها میگذرد کشف میگردد و زحمات زیادی باید صرف بازیافت آنها گردد. (229)
حداد: ... باری که پیوسته تکهای جداشده از آن به مایملکی قدیمی تبدیل میشود و جز با تلاش و کوشش بسیار تکمیلشدنی نیست، (484)
انگلیسی: for it ever and again crumbles away like a neglected ancestral inheritance and must laboriously be rehabilitated anew. (150)
26. جمادی: من آن قدر دانش، پشتکار و ... ندارم (230)
حداد: برای گسترش آن پشتکار و ... ندارم (484)
انگلیسی: but to increase knowledge I lack the equipment (150)
حداد و انگلیسی برابرند در جمادی ارکان جمله جابهجا شدهاند. در دو ترجمهی دیگر میگوید: من برای گسترش/افزایش دانش، پشتکار کافی ندارم، اما در جمادی دانش و پشتکار همراه هم شدهاند.
27. جمادی: اما از دیدگاه کشاورزی، به نظر نمیرسد که این امر درخور ناچیزترین بازبینی ابتدایی و روشمندانه باشد. (230)
حداد: ولی برای کندوکاو منظم در زمینهی کشاورزیِ کهن کمترین ارزشی قائل نیستم. (485)
انگلیسی: but the slightest preliminary methodical politico-economical observation of it does not seem to me worth while, (150)
جمادی با دو ترجمهی دیگر که تقریباً یکسانند، کاملاً متفاوت است.
28. جمادی: اما زمین نیز به پیشاب ما نیاز دارد. (230)
حداد: ولی زمین به آب ما نیاز دارد، (485)
انگلیسی: but the earth needs our water (150)
29. جمادی: برای من بسی مایهی خرسندی است که با همنوعانم همداستان باشم. (230)
حداد: اگر بتوانم با همنوعانم به توافق فکری برسم احساس رضایت میکنم، و البته در این زمینه با آنها به توافق رسیدهام. (485)
انگلیسی: I am only too happy when I can agree with my comrades, as I do in this case. (151)
جمادی جملهی تیره را کم دارد.
30. یک صفحه در جمادی ـ احتمالاً موقع تایپ ـ افتاده است؛ (از یک خط مانده به پایان صفحهی 235)
در ترجمهی حداد، آغاز افتادگی ِ جمادی اینگونه است: من آنها را درک میکنم، خون من از خون آنها است، از خون بینوا، خون بارها تازه شده و پرتمنای آنها است. ....
و اینگونه پایان مییابد: ولی این گفته عملاً چیزی نیست جز یک استعاره. مغزی که مطرح کردم خوردنی نیست، نقطهی مقابل آن است، سم است. (489)
و آغاز آن در انگلیسی چنین است:
I understand my fellow dogs, am flesh of their flesh, of their miserable, ever-renewed, ever also, and not only knowledge, but the key to it as well…
و پایانش:
… But it is only a metaphor. The marrow that I am discussing here is no food; on the contrary, it is a poison. (152)
31. جمادی: تفاوتی است که برای فرد خیلی مهم است و در عین حال برای کل نژاد سگان نیز اهمیت دارد (238)
حداد: تفاوتی بسیار بزرگ از نظر فردی، ولی بیاهمیت از لحاظ قومی (491)
انگلیسی: … a difference very important for the individual, insignificant for the race (153)
معنای جمادی تقریباً متضاد دو ترجمهی دیگر است.
32. جمادی یک جمله را ندارد.
جملهی افتاده، در حداد چنین است: هر اندازه هم سختدل باشی مراوده با هر سگی به گونهای اجتنابناپذیر رؤیاهای مبهمی به بار میآورد. (501)
انگلیسی: to cease giving way to the vague dreams which all contact with dogs unavoidably provokes, no matter how hardened one may consider oneself (158)
33. جمادی: در صورت موفقیت تحقیقاتم دیگر زندگی سگی در شأن من نیست. (259)
حداد: در این صورت، وجودم برای زندگی سگانه بیفایده نخواهد بود، (507)
انگلیسی: I would not be lost to ordinary dog life (160)
ترجمهی جمادی تقریباً مخالف دو ترجمهی دیگر است.
34. جمادی جملهی زیر را افزوده دارد که در دو ترجمهی دیگر نیست:
گریهی من هیچ وقت چیزی را تصویب نکرده است. (259)
35. جمادی: با ترس و لرز گفتم: «اگرچه حرف مرا انکار میکنی، اما باید بگویم آواز تو قبلاً کوک شده.» (267)
حداد: با تنی لرزان گفتم: «آوازت را میشنوم، هر چند تو انکار میکنی.» (513)
انگلیسی: "I can hear it already, though you deny it," I said, trembling (163)
حداد و انگلیسی کاملاً برابرند اما پارهی دوم جمادی چیز دیگری میگوید.
36. جمادی جملهی زیر را ندارد:
حداد: ضعیفتر از آن بودم که چیزی بگویم (514)
انگلیسی: but I was too feeble (164)
37. جمادی جملهی زیر را ندارد:
حداد: باشد که این واقعیت را هرگز از یاد نبرم (515)
انگلیسی: This fact I cannot get away from (164)
38. حداد جملهی زیر را افزوده دارد که در جمادی و انگلیسی نیست:
راستی که چنین پدیدهای دستکم بسیار شگفتانگیز خواهد بود. (516)
نکتهی پایانی: کار هر دو مترجم فارسی ستودنی و شایستهی تقدیر است. هر یک در حد توان خود متن شستهرفته و خواندنیای ارائه کردهاند که دستمریزاد دارند. کار این بزرگواران میتواند از یکسو الگوی خوبی برای مترجمان جوانتر و تازهکارتر باشد، از سوی دیگر خواندن این آثار خیال خواننده را آسوده میکند که متنی که در دست گرفته نه تنها تا حد قابل ستایشی مطمئن و امین است، بلکه زبانی شایسته و پخته و محکم دارد.
...........................................................................
پانوشت
ـ ترجمهی علی اصغر حداد از این داستان با نام «پژوهشهای یک سگ» در کتاب زیر از صفحهی 475 تا 516 است:
داستانهای کوتاه کافکا، نشر ماهی، 1384
ـ ترجمهی سیاوش جمادی از این داستان با نام «تحقیقات یک سگ» در کتاب زیر از صفحهی 216 تا 271 است:
یادبود ایوب در جهان کافکا، همراه با آثاری از کافکا، نشر قطره، 1379
ـ و ترجمهی انگلیسی داستان با نام «Investigations of a Dog» در کتاب زیر از صفحهی 146 تا 164 است:
_ The Complete Stories, by Franz Kafka, Nahum Norbet Glatzer, 1971.
که در واقع این ترجمه زیر نظر ناهوم (Nahum) توسط چند مترجم از آلمانی به انگلیسی برگردانده شده است که داستان مورد نظر را Willa and Edwin Muir ترجمه کرده اند.
1 نظر:
بازگشتات رو تبریک میگم. نوشتنات مستدام باد!
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبـت روزی بـیـابـی کام را
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی