سخن

یادداشت‌های ادبی ـ انتقادی محمد میرزاخانی

نام:
مکان: نا کجا, بی کجا, Iran

جمعه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۵

حجاب و فعل معكوس

احمد زيدآبادي در نقد يا تحليل ماجراي دست‌يابي به انرژي هسته‌اي سخني دارد كه قابل تأمّل است. مي‌گويد وقتي مسئولان نظام چيزي را براي تأييد يا رد در بوق و كرنا مي‌كند، قصدشان خلافِ آن چيز است. وقتي به اين سخن مي‌انديشيدم، از ذهنم گذشت كه نكند اين ماجراي حجاب و بد/بي‌حجابي هم از همين مقوله باشد؟ نكند آنقدر جوامع جهاني و مدافعان حقوق بشر در خارج از ايران بر نظام فشار وارد كرده‌اند (و البتّه اينها چيزي بروز نداده‌اند يا مثل همين كارشان، ديگرگونه نشان داده‌اند) كه ايران مجبور شده براي اين قانون حجابِ اجباري راهِ حلّي بيابد. قطعاً تنها راه حلّي كه بوده، برداشتن اين محدوديّت‌ها بوده و بس. امّا اين را كه نمي‌توانند بيايند جار بزنند و از رسانه‌ها بگويند كه زنان آزادند از اين به بعد خودشان اختيار كنند: حجاب يا بي‌حجابي. پس راهي كه در پيش گرفته‌اند اين است كه مثل خيلي از اينگونه بازي‌ها ابتدا ذهن مردم را درگير ماجرا مي‌كنند و بعد، از اين آبِ گل‌آلود همان چيزي را بيرون بكشند كه از ابتدا منظورشان بوده. يعني با گذاشتن كلّي نشست و جلسه و برنامه‌هاي جورواجور و ... جوري بحث را پيش ببرند كه اين نتيجه به دست بيايد: حالا كه مردم خودشان انتخاب كرده و مي‌كنند (و البتّه كه مردم غيور و شهيدپرور ايراني فهيم و انقلابي‌اند!) با درايت، نوع حجاب‌شان را انتخاب كنند و ما به مردم و انتخابِ قطعاً درست و شايسته‌شان احترام مي‌گذاريم. و كلّي هم در فضايل حجاب و حجابِ برتر و نگاه اسلام و رضايتِ خداوند و پيامبر و ائمّه و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي و خون شهيدان و چه و چه صحبت خواهند كرد و در آخر بدون اينكه رسماً به خودشان (بنا بر مصلحت نظام؛ مصلحتي كه دوسويه دارد: هم بايد گفت و هم نبايد گفت!) زحمت بدهند كه به صراحت بگويند زنان هر طور كه خودشان صلاح مي‌دانند بپوشند و بگردند، از فردا كاري نداشته باشند كه ديگر كسي حجاب دارد يا نه و يا اينكه حجابش كم است يا زياد. درست عين همان ماجرايي كه درباره‌ي ماهواره به راه افتاد: درست از زمانيكه بحث‌اش را پيش كشيدند ديگر كاري نداشتند و نتيجه اين شد كه الان تقريباً خانه‌اي نيست كه بر بامش چند بشقاب ديده نشود و اگر هم چند تايي هست يا آنهايي هستند كه واقعاً مخالفند، يا از آنهايي هستند كه سخت ترسو و پاچه‌خارند و منافع‌شان را در اين نظام در نظر مي‌گيرند، يا اينكه جايي گذاشته‌اند كه ديگران نبينند. درست به همين گونه خواهد بود زماني كه حجاب آزاد شود، مخصوصاً چند سال اوّلش: عدّ‌ه‌اي واقعاً از سر اعتقاد آن را حفظ مي‌كنند، عدّه‌اي از ترس يا بنا به مصلحت يا ريا يا موقعيّتِ شوهر يا خانواده‌شان، و عدّه‌اي هم از اثر القائاتِ يك جانبه‌ي اين 27-28 ساله‌ي جمهوري اسلامي در همه‌جا: در مدرسه، در سطح جامعه، در رسانه‌ها و... . كه اينها هم چند سال بعد در فضاي آزادي كه ايجاد شود و ديگر گزينه‌ها هم حقّ حيات و نشان دادنِ خود را بيابند، ترديدهايشان را يك سو مي‌گذارند.
به هر جهت اميد كه همين‌طور باشد. گيرم كه اينجور انديشه‌ها زيادي خيالي يا آرماني باشند. باكي نيست؛ در اين مملكت همين‌ها هم سخت غنيمت است.

1 نظر:

Anonymous ناشناس گفت...

Wonderful and informative web site. I used information from that site its great. »

پنجشنبه بهمن ۲۶, ۰۱:۰۳:۰۰ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی